عنوان انگلیسی: Last Year at Marienbad
عنوان فارسی: پارسال در مارین باد
کابوس برزخی
«پارسال در مارینباد» فیلم سختی است. ارتباط برقرار کردن با این اثر به مراتب سختتر نیز هست. فیلمی انقلابی که الگوی بسیاری از آثار مدرن و پستمدرن پس از خودش است. الن رنه کابوسی وحشتناک را با فضایی برزخی رو در روی بیننده میگذارد. کابوس یک خیانت و وحشت از همسر احتمالی یک زن. «پارسال در مارینباد» با نمایش آمبیانس یک کاخ اشرافی افتتاح میشود. یک راوی که جملات عجیبی را بیان میکند و نمایشی که قرار است کلید پایانی ماجرا باشد. مردمی سرد و بیروح نظارهگر نمایش هستند، گویی در سرزمین مردگان قدم گذاشتهایم. مردی بی نام و نشان اصرار دارد که یکی از مهمانان این هتل کاخ را از قبل میشناسد و زن این آشنایی را انکار میکند. مرد بی نام فیلم، همواره بازی را به پارتنر زن میبازد. بازی عجیبی که برنده در آن کسی است که تک ورق یا تک چوب کوچک را برای حریفش میگذارد. موسیقی مرگ همواره نواخته میشود، فضا و زمان در هم میشکند و فیلم مرتب به عقب و جلو پرش میکند. ظاهراً زن اصلی کشته شده است و در پی رهایی است. او به معشوقهی ممنوعهاش قول داده بود که سال آینده با هم فرار خواهند کرد، آیا امسال زمان فرار است؟ رنه برشهایی مشابه با مونتاژهای مشهور دیالکتیکی آیزنشتاین بزرگ به مجسمههای عظیم باغ میزند، انگار مجسمهها ناظر خیانت زن هستند و زن از آنها وحشت دارد. «پارسال در مارینباد» یک دژاوو (آشناپنداری) برای شخصی است که احتمالاً مرده است. برزخی که رهایی از آن کار آسانی نیست. همسر احتمالی همیشه در کمین است و اصرارهای معشوقه تمامی ندارند. در این جهنم بی پایان چه باید کرد؟ فیلم حاضر درسی است برای چگونگی ساختن اعوجاج در سینما. پیچیدگی که در دل میزانسن، موسیقی، اکتها و تکنیک نهفته است.
معرفی فیلم : دانکرک...برچسب : نویسنده : amirardavan بازدید : 38